با در نظر گرفتن نتایج درونی مدل نقاشی (به عنوان مثال، بیان معنای اشتراکی، مک کارتی و همکاران، 2004) در مقابل نتایج ابزاری (مثلاً، نتایج تحصیلی) می توان تمایز قائل شد.
مک کارتی و همکارانش خاطرنشان می کنند که مورد اول به ندرت در ادبیات مورد توجه قرار می گیرد، Winner و همکاران در بررسی خود از هنر و انتقال به حوزه های غیر هنری.
به طور انتقادی تمرکز تنها بر نتایج ابزاری را مورد بحث قرار میدهند، زیرا اینها ارزیابی هنرها را بهعنوان وسیلهای برای رسیدن به هدف و نه به خاطر خود ترویج میکنند.
پروژه بازنگری آموزش و هنر (REAP) (هتلند و وینر، 2001؛ برنده و هتلند، 2001) شامل یک سری فراتحلیل برای ارزیابی رابطه بین مشارکت هنر و نتایج تحصیلی بود.
نتایج نشان داد که علیرغم برخی مدل بالش جدید همبستگی های مثبت، تنها ادعای علّی معنادار مربوط به تأثیرات گوش دادن به موسیقی و آموزش موسیقی بر استدلال فضایی (Hetland, 2000a,b) و نمایش بر مهارت های کلامی است (Podlozny, 2000).
آموزش موسیقی همچنین ممکن است بر نتایج ریاضی تأثیر مثبت بگذارد، با این حال، طیف بسیار وسیعی از اثرات در تعداد کمی از مطالعات برای نتیجهگیری قطعی وجود داشت.
همین امر در مورد رقص گرفتن تلخی لیمو عمانی صدق می کند، با شواهدی برای تأثیر بر مهارت های بصری-فضایی، اما دوباره بر اساس تعداد کمی از مطالعات (Keinänen و همکاران، 2000).
شواهدی برای تأثیر هنرها بر انتقال خلاقیت یافت نشد (موگا و همکاران، 2000)، در سال 2013، یک بررسی منتشر شده توسط سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) یافته های REAP (Winner et al., 2013) را با ارزیابی نتایج رفتاری و اجتماعی به روز کرد و گسترش داد.
شواهد حاصل از مطالعات شبه تجربی و تجربی، مزایای اجتماعی و رفتاری نمایش، مانند همدلی، تنظیم هیجان، و دیدگاهگیری را نشان میدهد.
تأثیر آموزش موسیقی بر عملکرد مانتو کتی مشکی تحصیلی و همچنین هوش، رمزگشایی کلمات و مهارتهای واجشناختی مشاهده شد، همچنین نشانه هایی از تأثیر مفید موسیقی بر یادگیری زبان وجود داشت، اما حمایت محدودی از تأثیر بر استدلال بصری-فضایی وجود داشت.
ارتباط بین نمایش یا رقص و خلاقیت آشکار بود اما تنها بر اساس چند مطالعه با حجم نمونه کوچک بود، بنابراین توانایی نتیجهگیری را محدود میکرد.
- منابع:
- تبلیغات: